ريحانهريحانه، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

همه هستي من

آمد بهار جانان............

بالاخره برگ های تقویم ٩٢ تموم شدن و یک سال جدید رو با هم و در کنار هم شروع کردیم.لحظه ی سال تحویل دستای کوچولوی قشنگت رو توی دستام گرفتم و با هم دعا کردیم تا سالی خوب و خوش داشته باشیم و از خدای مهربون بابت داشتن گلی مثل شما تشکر کردم که امسال هم با حضور قشنگت بهترین بهار عمرم رو رقم زدی. اسفند ماه من و شما و بابایی رفتیم ثنایی تا برات لباس بخریم انقدر قشنگ در باره ی لباس ها نظر می دادی که همه ی فروشنده ها کلی قربون صدقت می رفتن.بالاخره پیراهن مورد علاقت رو پوشیدی و گفتی بابا لطفا همین.آخه من قربون او زبون قشنگت برم بعدشم که خریدیم از اون روز شروع شد به پرسیدن اینکه عید کی هست؟؟؟مامان جان مونده هنوز .خرید های سفره ی هفتسین هم با کل...
2 ارديبهشت 1393
1